THE WAY FOR FREEDOM

حلقه دام بلا

سلسله موی دوست حلقه دام بلاستگر بزنندم به تیغ در نظرش بی​دریغگر برود جان ما در طلب وصل دوستدعوی عشاق را شرع نخواهد بیانمایه پرهیزگار قوت صبرست و عقلدلشده پای بند گردن جان در کمندمالک ملک وجود حاکم رد و قبولتیغ برآر از نیام زهر برافکن به جامگر بنوازی به لطف ور بگدازی به قهرهر که به جور رقیب یا به جفای حبیبسعدی از اخلاق دوست هر چه برآید نکوست هر که در این حلقه نیست فارغ از این ماجراستدیدن او یک نظر صد چو منش خونبهاستحیف نباشد که دوست دوستر از جان ماستگونه زردش دلیل ناله زارش گواستعقل گرفتار عشق صبر زبون هواستزهره گفتار نه کاین چه سبب وان چراستهر چه کند جور نیست ور تو بنالی جفاستکز قبل ما قبول وز طرف ما رضاستحکم تو بر من روان زجر تو بر من رواستعهد فرامش کند مدعی بی​وفاستگو همه دشنام گو کز لب شیرین دعاست

شبی را با من ای ماه سحر خیزان سحر کردی 

 سحر چون آفتاب از آشیان من سفر کردی






نظرات:



گزارش تخلف
بعدی